این مطلب را یادتان هست که نظرتان را پرسیدم؟ خوب من بالاخره تصمیمم را گرفتم و گفتن را انتخاب کردم. خواستم شما را هم از نتیجه مطلع کنم. دست آخر بعد از فکر و م، آن پند «هرچه بر خود نمی پسندی بر دیگران نپسند» را انتخاب کردم. فکر کردم اگر جای دوستم بودم می خواستم همه چیز را به من بگوید، دلم نمی خواست در یک آرامش دروغین بمانم. پس همین راه را رفتم و نتیجه خیلی بهتر از نتظار من بود.
اینطور انتخاب ها البته با همه م ها و رایزنی ها در نهایت کاملا فردی است. اغلب اوقات ما برای بسیاری از تصمیم گیری هایمان کاملا تنها هستیم و در تصمیم گیری های اخلاقی شاید از همیشه تنهاتر. و می دانید، فکر می کنم جواب، خیلی وقت ها در عمق ذهنمان حاضر و آماده است اما شجاعت کافی را برای پذیرفتنش نداریم. در واقع می پرسیم و م می کنیم و فکر می کنیم برای جمع کردن شجاعتمان و آخر سر برمی گردیم به همان جواب ته ذهنمان که رو در رو شدن در برابرش ابتدا برایمان سخت بوده است.
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت